ظریف پیشنهاد‌ کرد: زمان تغییر پارادایم فرا رسیده - حمایت آنلاین

ظریف پیشنهاد‌ کرد: زمان تغییر پارادایم فرا رسیده - حمایت آنلاین | حمایت آنلاین
اخبار ویژه حمایت‌آنلاین
« حمایت‌آنلاین، حامی همه مردم ایران »
Saturday, 16 August , 2025
امروز : شنبه, ۲۵ مرداد , ۱۴۰۴
شناسه خبر : 183394
  پرینت خانه » سیاسی تاریخ انتشار : 16 آگوست 2025 - 2:11 | 10 بازدید | ارسال توسط :

ظریف پیشنهاد‌ کرد: زمان تغییر پارادایم فرا رسیده

«محمدجواد ظریف» وزیر خارجه پیشین ایران در یادداشتی که در «فارن پالیسی» منتشر شده تاکید کرد که ایران و منطقه باید با تکیه بر ظرفیت مردم، همکاری‌های منطقه‌ای و دیپلماسی جهانی مسیر تازه‌ای برای صلح و ثبات در غرب آسیا بگشایند.

ظریف پیشنهاد‌ کرد: زمان تغییر پارادایم فرا رسیده

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، در یادداشت ظریف آمده است: «غرب آسیا در نقطه عطفی خطرناک قرار دارد. فجایعی که در غزه در حال رخ دادن است – تجاوزات اخیر علیه ایران که توسط مردم و نیرو‌های مسلح ایران دفع شد و بی‌ثبات‌سازی مداوم سوریه – به‌روشنی نشان می‌دهد که برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و حامیان جهانی او تنها تهدید به‌اصطلاح «وجودی» در واقع صلح و آرامش است. این ترکیب، یعنی آپارتاید داخلی اسرائیل و درگیری دائمی منطقه‌ای، بنیان‌های نظم منطقه‌ای و جهانی را تهدید می‌کند. با این‌که دفاع قوی ضروری است، یک راه‌حل پایدار به ابتکار دیپلماتیک جسورانه نیاز دارد؛ تغییر تاریخی برای ایران و منطقه از یک پارادایم ریشه‌دار تهدید به یک پارادایم توانمندسازی فرصت‌ها؛ از جمله: گسترش روابط با همسایگان و کشور‌های جنوب جهانی، ایجاد شراکت منطقه‌ای جدید میان کشور‌های مسلمان غرب آسیا و از سرگیری گفت‌و‌گو با اروپا و ایالات متحده.»

وی عنوان کرد: «کشور‌های منطقه برای مدتی طولانی در چرخه‌های درگیری و فرصت‌های از دست‌رفته گرفتار بوده‌اند. ساختن آینده‌ای متفاوت نیازمند بینش، شجاعت و تصمیم آگاهانه برای رهایی از جبر تاریخی است. برای ایران، این تغییر از داخل آغاز شده و به اطراف و همسایگانش گسترش می‌یابد. ایران توانسته نشان دهد که طعمه آسانی نیست و می‌تواند در برابر دو متجاوز هسته‌ای از خود دفاع کند، بنابراین توانایی انجام این گذار حیاتی را از رویکردی مبتنی بر مقابله با تهدید‌های دائمی به رویکردی متمرکز بر بهره‌برداری از فرصت‌ها دارد. این نه‌تنها ممکن است، بلکه به‌شدت به نفع ایران، منطقه و جامعه جهانی است. تحقق آن نیازمند عزم داخلی راسخ و عدم مداخله خارجی است.»

ظریف نوشت: «بزرگ‌ترین ظرفیت ایران در مردم آن نهفته است. هزاران سال تاریخ، گواهی بر استقامت فوق‌العاده آنان است. مهاجمان ممکن است خاک ایران را اشغال کرده باشند، اما هرگز نتوانسته‌اند ارزش‌های خود را بر مردم ایران تحمیل کنند. این استقامت همان عامل تعیین‌کننده‌ای است که دشمنان ظاهرا برتر را – از زمان تهاجم عراق در ۱۹۸۰ (با حمایت قدرت‌های جهانی) تا تلاش‌های اخیر نتانیاهو و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا – سردرگم کرده است. این همان دلیلی است که چرا چهار دهه فشار حداکثری و تحریم‌های فلج‌کننده نتوانسته اهداف خود را محقق کند.»

وزیر خارجه پیشین ایران افزود: «دومین ستون حیاتی ظرفیت برای ایران، همسایگی آن است. ایران با داشتن مرز با ۱۵ کشور، در چهارراه منحصر‌به‌فرد اوراسیا قرار دارد. مهم‌تر از آن، این منطقه از پیوند‌های تاریخی و فرهنگی عمیق و ناگسستنی بهره‌مند است که طی قرن‌ها توسط شاعران، عارفان، فیلسوفان و دانشمندان ایرانی بافته شده‌اند. این پیوند‌ها از امپراتوری‌ها، تهاجمات و آشوب‌ها جان سالم به در برده‌اند. با این حال، همکاری واقعی منطقه‌ای همچنان خارج از دسترس بوده است. در دهه‌ها فعالیت من به‌عنوان یک دیپلمات ایرانی، در توسعه ابتکاراتی شرکت کرده‌ام که همواره توسط پارادایم سوظن و تهدید تضعیف شده‌اند.»

وی ادامه داد: «اما تشدید اخیر اقدامات اسرائیل، آگاهی جدیدی از آسیب‌پذیری مشترک در منطقه ایجاد کرده است. اکنون یک فرصت حیاتی وجود دارد. ایران، همراه با بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن – و احتمالا با گسترش به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز – باید این لحظه را غنیمت بشمارند. ذیل چتر سازمان ملل می‌توانیم بر اساس چرخشی راهبردی از تفرقه به سوی هم‌افزایی، به توافقی جدید شکل دهیم. کریدور‌های انرژی مشترک، چارچوب‌های محکم عدم‌اشاعه و همکاری هسته‌ای، همکاری اقتصادی و وحدت فرهنگی می‌توانند موتور‌های شکوفایی مشترک باشند.»

ظریف نوشت: «از دریچه این پارادایم فرصت‌ها، ایران و حتی روسیه و ترکیه می‌توانند به توافق اخیر بین آذربایجان و ارمنستان در واشنگتن نه به چشم یک تهدید، بلکه به‌عنوان یک فرصت نگاه کنند؛ فرصتی برای احیای پیشنهاد قبلی همکاری ترانزیتی در قفقاز بین ایران، روسیه و ترکیه به همراه ارمنستان، آذربایجان و گرجستان. این توافق جدید زمینه جهانی‌ای فراهم می‌کند که ابتکار منطقه‌ای ما در سال ۲۰۱۹ را عملی‌تر و پایدارتر می‌سازد. همچنین فرصت‌های سرمایه‌گذاری منحصربه‌فردی را برای بخش خصوصی در ایالات متحده و دیگر کشور‌ها فراهم خواهد کرد.»

این مقام پیشین ایرانی در ادامه اظهار کرد: «سومین ستون، شامل دیپلماسی جهانی، شاید با توجه به سرخوردگی از تجربه‌های گذشته برای ایران چالش‌برانگیزترین باشد. با این حال، من به‌شدت معتقدم که منفعت ایران و جامعه جهانی در عبور از این تجربیات و شکل دادن به آینده‌ای متفاوت است. ایران طی دهه‌ها، سهم قابل‌توجهی در ثبات جهانی داشته است. به‌عنوان یک عضو بنیان‌گذار سازمان ملل، ابتکارات تاریخی را پیشنهاد داده است: پیشنهاد منطقه عاری از سلاح هسته‌ای در خاورمیانه در سال ۱۹۷۴، «گفت‌وگوی تمدن‌ها» در سال ۱۹۹۷، و برجام در سال ۲۰۱۵. متاسفانه قدرت‌های بزرگ جهان به‌طور مداوم این تلاش‌های ایران را تضعیف کرده‌اند.»

وی تاکید داشت: «سرگذشت برجام نمونه‌ای از وعده‌های تحقق‌نیافته دیپلماسی است. این توافق در سال ۲۰۱۵، در سراسر جهان به‌عنوان یک پیروزی دیپلماتیک ستایش شد، اما تصمیم سه سال بعد ترامپ برای خروج از این توافق، به اعتماد به دیپلماسی در ایران به‌شدت آسیب زد. جدا از تحریم‌های خردکننده، اقدام اخیر اروپا در فعال‌سازی مکانیسم حل‌وفصل اختلاف برجام همزمان با حملات اسرائیل به تاسیسات ایران، عمیقا ریاکارانه است. اروپا به‌طور سیستماتیک هفت سال از اجرای تعهدات خود در برجام و شورای امنیت قصور کرد. معامله اصلی – عادی‌سازی اقتصادی در ازای پایبندی هسته‌ای تاییدشده – با خروج ایالات متحده از بین رفت و اروپا حتی قادر یا مایل به اجرای ابتدایی‌ترین سازوکار‌های اقتصادی – همانند اینستکس – نبود.»

ظرفیت تصریح کرد: «ایران در مواجهه با عدم پایبندی ایالات متحده و تروئیکای اروپایی – انگلیس، آلمان و فرانسه – به‌طور قانونی از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ اقدامات جبرانی برجام را فعال کرد. تروئیکای اروپایی به جای حمایت از دیپلماسی از حملات نظامی اسرائیل به ایران در ژوئن حمایت کرد و حتی فردریس مرتس، صدراعظم آلمان گفت که اسرائیل «کار‌های کثیف» غرب را انجام می‌دهد. تایید جنگ توسط اروپا و سپس توسل به مکانیسم حل‌وفصل اختلافات توافق هسته‌ای – برای تحقق همان اهدافی که جنگ در دستیابی به آن ناکام ماند – احترام ایران به دیپلماسی را بیش از پیش خدشه‌دار کرده است. با توجه به این بار سنگین تاریخی، قانع کردن مردم و دولت ایران به باور به کارایی دیپلماسی دشوار خواهد بود، اما مسیر جایگزین – راه جنگ‌های بی‌پایان – بی‌تردید به تکه‌تکه شدن منطقه، افراط‌گرایی گسترده و هرج‌ومرجی که غرب آسیا و فراتر از آن را فرا خواهد گرفت، منتهی می‌شود. این خطر وجود دارد که آمریکا و غرب را به باتلاقی تاریخی بکشاند.»

وی در انتها گفت: «ما نمی‌توانیم گذشته را نادیده بگیریم و نباید درس گرفتن از آن را متوقف کنیم، اما نباید اجازه دهیم شکست‌های گذشته ما را زندانی کند. در غیر این صورت، خود را محکوم به تکرار بی‌پایان فاجعه‌ها می‌کنیم. جنگ‌طلبان از بستن هر پنجره‌ای برای دیپلماسی سود می‌برند. ما باید این فرصت را از آنها بگیریم تا نتوانند پارادایم تهدید مخرب را تثبیت کنند و امید را خاموش سازند. اکنون بر سر یک دو راهی هستیم. انتخاب برای ایران، منطقه و قدرت‌های جهانی روشن است: ادامه گذشته فاجعه‌بار یا شجاعت ساختن آینده‌ای مشترک. زمان تغییر پارادایم همین حالاست.»

انتهای پیام

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : ۰

19 − سه =

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.