خبرگزاری مهر- گروه دین، حوزه و اندیشه: چند هفتهای است که اخباری درباره برگزاری جلسات تخصصی هیئت در استانهای مختلف منتشر شده است؛ جلساتی که از اجرای طرحی با نام «احیا» در سطح ملی حکایت دارد. این طرح با هدف بازتعریف جایگاه هیئتهای مذهبی در منظومه فرهنگی کشور آغاز شده و در استانهای قزوین و همدان نیز جلسات اولیه آن با حضور حجتالاسلام باباخانی، رئیس سازمان هیئت و تشکلهای دینی و جمعی از مدیران این سازمان برگزار شده است. در همین زمینه، حجتالاسلام مسعود رفیعی، مسئول قرارگاه هزار مشعل، در گفتگو با خبرنگار مهر، جزئیات اجرای این طرح را تشریح کرد.
*طرح احیا بنا دارد مشخصاً چه کاری انجام دهد، یعنی چه سازوکاری در اجرا دارد؟
«احیا» پاسخ به یک نیاز واقعی و تجربهمحور در میدان فرهنگی ایران است. ما به این نتیجه رسیدیم که با وجود گستردگی هیئتهای مذهبی، هنوز ظرفیت شبکهای و مردمی آنها برای جهاد تبیین بهطور کامل فعال نشده است. به همین دلیل، طرح «احیا» از جنس ایجاد ساختار جدید نیست، بلکه بازآفرینی همان زیستبوم موجود هیئت هاست تا از درون خودشان به نوسازی برسند.
در هر استان، شورای راهبری طرح احیا تشکیل شده که محور آن اداره کل تبلیغات اسلامی است. اعضا همان کنشگران واقعی میداناند: مدیرکل، معاون فرهنگی، دبیر شورای هم آهنگی شبکه هیئت و تشکلهای دینی، نماینده، نماینده جامعه ایمانی مشعر، رئیس کانون مداحان، و نماینده تشکلهای شاخص. نقش سازمان هیئت در سطح ملی، صرفاً «راهبری کلان و پشتیبانی فکری، معنوی و محتوایی» است.
کلید اجرای طرح، شکلگیری اتاق وضعیت هیئتها در استان است. این اتاق وضعیت، نقش دیدهبان را دارد؛ دادهها و واقعیتهای زیستبوم هر استان را گرد میآورد، هیئتهای شاخص و فعال را شناسایی میکند و تصویری زنده از وضعیت شبکه هیئت به دست میدهد. تصمیمها از همین تصویر واقعی بیرون میآید، نه از گزارشهای صوری.
در امتداد آن، نوبت به هسته سخت میرسد؛ یعنی تیمهای کوچک، چابک و آموزشدیدهای از میان مدیران، مداحان، و فعالان هیئتی که قرار است مرکز عملیات تبیینی در محلهها باشند.
بهعبارتی، در منطق احیا زنجیرهای وجود دارد: اتاق وضعیت مغز داده و تحلیل است، هسته سخت بازوی کنش و اقدام، و شورای راهبری استان حلقه تصمیم و هماهنگی.
*هدفگذاری این طرح به چه صورت است؟ آیا تمرکزش بر کارهای محتوایی–کیفی است یا زیرساختی و ساختاری؟
احیا در ذات خود «جهاد تبیین روشمند» است؛ یعنی جهاد تبیینی که در فرم و محتوا با هم رشد کند. اگر فقط بر تولید محتوا تمرکز کنیم اما شبکه نداشته باشیم، جهاد تبیین به شعار تبدیل میشود؛ و اگر فقط ساختار بسازیم بیآنکه روح فکری در آن جریان داشته باشد، شبکهای بیجان خواهیم داشت.
ما این دو را در هم تنیدهایم. ساختار برای استمرار است و محتوا برای جهت. به همین دلیل، همزمان دو محور دنبال میشود از یک سو «توانمندسازی فکری و محتوایی هیئتها» با آموزش، تولید روایت و تحلیل موقعیت فرهنگی جامعه؛ و از سوی دیگر «بازسازی شبکهای و دادهمحور» با ابزارهایی مثل سامانه سمپات برای رصد وضعیت واقعی هیئتها.در حقیقت، طرح احیا میخواهد هیئت را از یک نقطه آئینی محدود به یک گره از شبکه راهبردی جهاد تبیین ارتقا دهد. در این منظومه، هیئت مکانی برای گفتوگوی اجتماعی مؤمنانه است؛ جایی که روایت حقیقی جامعه ساخته میشود و کنشگران فرهنگی در میدان روایتها آرایش تازهای پیدا میکنند.
* استانهای هدف در گام نخست را بفرمائید و اینکه چرا این استانها انتخاب شدند؟
در گام آزمایشی، هفت استان پایلوت انتخاب شدهاند: اصفهان، خراسان رضوی، قزوین، مازندران، همدان، کردستان و البرز. انتخاب این استانها بر اساس سه شاخص کلیدی بوده است ۱- تنوع فرهنگی و اقلیمی برای آزمون الگو در زیستبومهای مختلف؛ ۲- پتانسیل تشکلها، سطح بلوغ شبکه هیئتها و آمادگی آنان برای وارد شدن به فاز جمعسپاری ایده؛ ۳- ظرفیت مدیریتی و سازمانی ادارهکلها برای میدانداری.اصفهان و خراسان بهدلیل حجم شبکه و تجربهی مدیریتیشان پایلوتهای بزرگاند؛ همدان و کردستان بهخاطر شرایط خاص فرهنگی و مردمی، میدانی زنده برای سنجش مدل بومی احیا هستند. به زبان ساده، ما میخواستیم طرح را روی زمین واقعی ایران بسنجیم، نه فقط روی کاغذ مدیریتی.
* اجرای طرح در استان همدان ظاهراً جلوتر است. از جزئیات این تجربه بگویید.
همدان امروز یکی از نمونههای واقعی تحول در احیا است. در سه سفر متوالی که تیم راهبردی به استان داشت، سه اتفاق کلیدی افتاد در سفر اول، تبیین نظری طرح و گفتمانسازی حول ایدهی اصلی «هیئت، کانون جهاد تبیین». در سفر دوم، ایجاد اتاق وضعیت همدان و جمعآوری دادههای واقعی از هیئتها، مداحان، بانوان و نوجوانان فعال. در سفر سوم، شکلگیری نخستین هستههای سخت میدانی و آغاز عملیات احیا در چند هیئت شاخص. و در سفر چهارم توانمندسازی مبتنی بر ایده پردازی و عملیات میدانی.
زیست بوم هیئات و تشکلهای دینی همدان فقط مجری نیست؛ خودش طراح بخشی از مدل اجرایی شد. این همان چیزی است که در احیا به آن «جمعسپاری ایده» میگوئیم یعنی طراحی از دل بدنه، نه از پشت میز. وقتی مدل از میدان میجوشد، طرح زنده میماند و به نتیجه میرسد. همین تجربهی بومی همدان، حالا مبنای الگوسازی برای سایر استانهاست.
* آینده طرح احیا را چگونه میبینید؟
احیا یک حرکت نقطهای نیست، یک مسیر تحولی است؛ مسیری که سه گام دارد؛
۱- مرحله آزمایشی، برای سنجش میدان ؛۲- باز مهندسی مدل بر پایهی دادههای بهدستآمده؛ ۳- توسعهی ملی و ایجاد شبکهی واحد هیئتها در سراسر کشور. اما مقصد اصلی، تنها گسترش جغرافیایی نیست تحول در نقش هیئت در جامعه امروز ایران است
در افق میانمدت، هر هیئت باید به نقطهای برسد که خودش مرکز تصمیمسازی فرهنگی در محله باشد؛ جایی که بتوان در آن بحرانها را تحلیل کرد، امید اجتماعی را احیا کرد و روایت درست از واقعیت را ساخت. وقتی اتاقهای وضعیت دائمی شوند و هستههای سخت بهطور پایدار عمل کنند، ما شاهد شکلگیری یک آرایش فرهنگی مردمپایه خواهیم بود شبکهای زنده، خودجوش، و خودکار، که با ایمان مردم تغذیه میشود نه با دستور از بالا.
طرح احیا فقط ساماندهی هیئتها نیست؛ یک پروژهی تمدنی است برای عبور از هیئت آئینی به هیئت راهبردی. این طرح میخواهد روایت فرهنگی جامعه را از درون هیئتها بازسازی کند، تا هیئت دوباره به جایگاه تاریخیاش برگردد: جایی که ایمان، معرفت، و اقدام اجتماعی در هم گره میخورند و مردم خالق روایت حق میشوند.